کاشان نخستین مدنیت در جهان

۵٬۵۰۰ سال پیش از میلاد یکی از قدیمی ترین سکونت‌گاه در تپه سیلک در داخل کاشان پدید آمد.

کاشان نخستین مدنیت در جهان

۵٬۵۰۰ سال پیش از میلاد یکی از قدیمی ترین سکونت‌گاه در تپه سیلک در داخل کاشان پدید آمد.

کانال کاشانیکا telegram.me/kashanica

سیلک؛میراث در حصر

چهارشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۳:۱۵ ب.ظ

بعد از سه دهه، سیلک همچنان گرفتار مشکلات همیشگی است

 

  قدمت پیگیری برای حفظ حریم میراث سیلک دارد خود تبدیل به میراثی برای آیندگان می شود. تناقضی تلخ و البته خنده دار. اینکه حالا خود این پیگیری ها را باید در جایی به عنوان یک میراث معنوی ثبت و نگهداری کرد! 

حالا نزدیک سه دهه است که تپه های هزاران ساله محاصره شان تنگ‌تر می‌شود و راهی پیدا نمی‌شود که این میراث،  از حصر به درآید. قصه، درست به روزهای ابتدایی سال  57 بر می‌گردد، وقتی نامه هایی از کشاورزان منطقه به مسولان دولت ارسال می‌شود و درخواستی مبنی بر آزاد‌سازی زمین‌هایی می‌شود که به گفته آنها رژیم قبل از کشاورزان گرفته بود و مسولان وقت هم در شور آن سالها دستوری به پیوست  ارسال می‌کنند و حصر سیلک آغاز می شود. نه به شدت این روزها که آغازی است برای رسیدن به این سال ها.

حالا سه دهه گذشته است و همچنان  دوستداران این میراثِ پدری نگران تپه‌هایی‌اند که دیگر تا به شعاع چند صد متری‌شان نرسیده‌اید نمی‌توانید ببینیدشان. جلسات اما عین همه این سی‌سال همچنان پابرجاست. عنوان ها تفاوت کرده و خروجی همان است که بود؛ هیچ.

چالش اصلی این است که مردم در این میانه چه باید بکنند. ترک خانه برای حفظ میراث؟ در این میانه مسولان چه کرده‌اند؟

محسن جاوری رییس اداره میراث فرهنگی صنایع دستی وگردشگری کاشان که باستان شناس است و پیش از این نیز هم مدیر پایگاه پژوهشی سیلک بوده معتقد است مردم حاشیه سیلک هم صاحب حق هستند، او وقتی بحث حریم سیلک پیش می‌آید می‌گوید: «این موضوع خیلی مهم است و امیدوارم گمانه زنی‌ها  و ترسیم علمی حریم سیلک تکلیف حریم واقعی این اثر را مشخص کند و از ادامه ساخت و سازهای غیر مجاز در این محوطه تاریخی با ارزش جلوگیری شود.»

از حدود یکسال پیش کمیته‌ای بنام «نجات بخشی سیلک» تشکیل شده است که اولویت اول آن تامین زمین برای آزاد سازی اراضی حریم درجه یک سیلک است.

رسول زرگرپور استاندار اصفهان سال گذشته در سفر به کاشان گفته بود:«یکی از حریم‌های خیلی مهم و بزرگ استان اصفهان، حریم تپه باستانی سیلک کاشان است که به حدود 5 هزار سال قبل بر می‌گردد و بیشتر از 15 سال است که مستغلات اطراف این تپه اعم از خانه، مغازه‌های تجاری، باغات و زمین‌ها مسکوت مانده بود و معوضی برای آن در نظر گرفته نشده و مردم را با مشکل مواجه کرده بود.»

او این قضیه را در شورای شهرستان مطرح می‌کند، پس از آن به رسانه‌ها نوید می‌دهد: « برای حل این مشکل معوضاتی را پیدا کردیم که  تصویب و قرار شد در جلسه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در دو روز آینده در تهران مطرح ‌شود.» حالا 6 ماه از آن دو روز می گذرد.

فریدون الهیاری مدیر‌‌کل میراث فرهنگی صنایع‌دستی و گردشگری استان اصفهان هم در پاسخ به این سوال که چرا هیچ‌کدام از مصوبات برای آزادسازی حریم تپه‌های سیلک اجرایی نشده می‌گوید:« قرار بر این بود که برای آزادسازی عرصه و حریم تپه‌های سیلک که ۱۰۰ هکتار وسعت و پهنه دارد فعالیت‌هایی توسط وزارت راه و شهرسازی با همکاری شهرداری کاشان انجام شود.»

وی با اشاره به  جلسه شورای برنامه‌ریزی استان که سال 93 در شهرستان کاشان برگزار شده می‌گوید:« برای این مهم مصوب شد که با پیگیری از طریق  وزارت راه وشهرسازی، از ۲۰۰ هکتار شهرک فجر ایثارگران کاشان ۱۰۰ هکتار آن برای آزادسازی اراضی و حریم درجه یک سیلک اختصاص داده شود و با پیگیری‌های انجام شده با وزارت راه و شهرسازی توافق در این زمینه حاصل شده است.»

مدیرکل میراث فرهنگی اصفهان در پاسخ به اینکه  پس از گذشت ماه‌ها چرا تاکنون این امر اجرایی نشده است، گفت:« استاندار اصفهان در جلسه توسعه زیر بنایی استان، دستور موکد صادر کرد که توافقات لازم این طرح ظرف یک هفته به جریان افتاده و معوض کردن زمین‌های نقض حریم تپه‌های تاریخی سیلک و خریداری آنها از مالکان انجام شود.»

جاوری در خصوص آخرین خبر از زمان و چگونگی تخصیص زمین به مالکین عرصه و حریم سیلک به توریسم می‌گوید:« تاکنون زمینی از طرف مسکن و شهرسازی واگذار نشده است و تا زمانی که این واگذاری قطعی نشود هیچ زمانی را نمی توان تعیین کرد.»

توپ سیلک همچنان از این زمین به آن زمین می‌رود. از میراث کاشان به استانداری، از استانداری به اداره کل میراث اصفهان، از آنجا به وزارت راه و از وزارتخانه به شورای شهر. جلسه‌ها برگزار می‌شود و تصمیم‌ها گرفته می‌شود و در این میانه اتفاقی که می‌افتد هیچ است.

وعده‌های مسئولان در اختصاص زمین معوض برای مالکین سیلک و رهایی عرصه و حریم این بنای ارزشمند در حالی امروز و فردا می‌شود که دیگر حالی برای نخستین مرکز سکنای بشر در فلات مرکزی ایران همان که روزگاری «ایران بان» به آبادی و رونق زندگی و کسب و کار و تجارت ساکنان آن افتخار می کرد، نمانده و حصر  این بنای خشتی هر روز از روز قبل تنگ‌تر می‌شود.

 

در سال های 78 تا 81 با تحمل چندین سال اجاره‌نشینی، صاحب خانه جدیدی شدیم در حوالی بلوار الغدیر. موقع ساخت خانه دانشجو بودم و به اقتضای زمانی که کاشان بودم، سعی می‌کردم کمک حال پدر باشم. چه در ایستادن پای جماعت بنا و کارگر، چه دنبال کردن مسائل اداری مربوط به زمین.

زمینی که ما خریدیم، از همان اول کار یک مساله اداری ویژه بخوانید یک گرفتاری ویژه - هم داشت؛ باید برای ساختش از میراث فرهنگی هم اجازه می‌گرفتیم. در مراجعه به این اداره متوجه شدم زمین ما دقیقا روی خطی واقع شده که یک آقای مهندس شیر پاک خورده‌ای به عنوان حریم دو و سه سیلک روی نقشه کشیده است.

یعنی چی؟ یعنی این که یک طبقه بیش تر نمی‌توانستیم بسازیم و ارتفاع ساختمان ما از حد مشخصی نمی‌توانست بیشتر باشد. ساخت یک طبقه هم برای آن مساحت و موقعیت اصلا مقرون به صرفه نبود. حداقلش این بود و هست که برای این که زیرزمین هم نور داشته باشد و مسکونی باشد، آن را کم تر گود می‌کنند و بعد جریمه ای چیزی می‌پردازند و تمام. حالا ما غیر از آن جریمه عمومی با جایی به اسم میراث فرهنگی هم طرف بودیم.

هنوز مهندس امینیان بازنشسته نشده بود. یادم هست که مسئول این ماجرا در میراث فرهنگی، بزرگواری بود به نام مهندس امامی که هر کجا هست خدا به سلامت داردش. مذاکره عادی بین ما به جواب نرسید و کارمان به داد و بیداد هم رسید. از این جا به بعدش دیگر خیلی یادم نیست.

کاری نداریم که تمام هنرمان جفت و جور یکی از طبقات بوده و بعد از حدود پانزده سال از عهده تکمیل طبقه پایین برنیامده‌ایم. ولی کات بزنید به زمان حال و این که تنها خانه دوطبقه محله ما که تازه یک طبقه اش هم حالت زیرزمین دارد- همین خانه ما است. بقیه حداقل سه طبقه ساخته‌اند و هیچ اتفاقی برای هیچ کدامشان هم نیفتاده.

از این جا می خواهم بزنم به صحرای کربلای خود سیلک و تمام اتفاقاتی که در این چندساله در حریم یکش افتاده و همه کم و بیش می دانیم. آزاد نشدن حریمش و ساخت و سازهای بی جایی که نمادش خانه‌ای است سربه فلک کشیده.

من نمی دانم شما با دیدن این خانه، ساختمان،  قصر یا هرچه که اسمش را بگذاریم، چه حسی بهتان دست می دهد. ولی اولین واکنش من ستایش حس هنردوستی صاحب آن است. یک لحظه فکر کنید چندتا آدم حاضرند چشم انداز و ویوی ساختمان باعظمتشان رو به یک تپه خاکی بی ریخت و قواره باشد. این نیست مگر این که شما آدم هنرشناس و میراث دوستی باشید و ارزش ذاتی این تپه خاکی بی ریخت و قواره را بدانید.

دیگر این که فکر می‌کنم این قصر باعظمت قطعا تفاوت هایی با لوبیای سحرآمیز دارد؛ نمی شود امروز آن را کاشته باشند و فردا این قدر قد کشیده باشد. دیگر این که این ساختمان برای ساخته شدن به پیش نیازها و مجوزهایی احتیاج داشته و ان شاء ا... مسئولین امر با توجه به ضوابط و قوانین این مجوزها را صادر کرده اند.

تشخیص این که چه کسی مجوز ساخت داده، په کسی مجوز آب و برق و گاز و تلفن و بقیه انشعابات را داده کار سختی نباید باشد. ما این قدر ملت باهوشی هستیم که بفهمیم چندین دکل از بیت المال کشورمان کم شده و به زودی زود می‌فهمیم چه کسی این منارها را توی کدام چاه چال کرده. پس این ها را هم می‌توانیم بفهمیم.

دیگر این که زمان ساخت این ساختمان قطعا بعد از اوایل دهه 80 و خانه پدر بزرگوار است. پس آن نقشه تعیین حریم یک و دو و سه قطعا در میراث وجود داشته. اما چرا به آن توجهی نشده، خدا می‌داند.

عرضم این است که به همه واکنش هایی که نسبت به تعرض به سیلک انجام می شود احترام می‌گذارم و به عنوان یک علاقه مند و دوستدار میراث فرهنگی از آن ها حمایت می‌کنم؛ با همان نگاه حداقلی که این خشت و آجرها می‌تواند وسیله کسب درآمد باشد. اما واقعا نمی‌شود معلوم کرد چه کسی باعث و بانی ایجاد این ماجرا بوده؟ کی مجوز داده؟

اگر این ساختمان به عنوان نماد بی‌حرمتی به حریم سیلک غیرمجاز ساخته شده، چه رویکرد و نگاهی در دستگاه قضایی حاکم است که در جدال حقوقی میان صاحب قصر و اداره میراث فرهنگی، بر سر آقای میم آب توبه می ریزد و میراث را با نامه ای که به دست چپش می‌دهد بیرون می فرستد؟ پیش بینی‌اش سخت نیست زمانی که جامعه جهانی ما را به بدی قضاوت کند که چرا نتوانسته ایم از این میراث جهانی پاسداری کنیم.

با هرجور هم دلی و وحدتی برای حفظ و صیانت از سیلک به عنوان یک میراث جهانی موافقم. ولی گمان می کنم در این داستان بدجوری داریم بازی می‌خوریم. با خبرهایی که هراز چندی از سوی مسئولان درباره حمایت از سیلک منتشر می شود، با اخبار سازمان های مردم نهاد حامی، با قول های گاه و بی گاه برای آزادسازی حریم، با شعارهای گروه های واقعی و مجازی حامی میراث فرهنگی و ... داریم کم کم نسبت به اصل موضوع بی‌حس می‌شویم.

این طوری پیش برود بعید نیست زمانی برسد که تپه سیلک طفیلی کاخ فلانی و بهمانی بشود و آن را به مجاورتش با عمارت های سربه فلک کشیده بشناسند. دور از انتظار نیست که داد و قال ما دوستداران فرهنگی، لکه ننگی باشد برایمان که چرا نگذاشته ایم این عمارت باشکوه درست ساخته شود. کی می‌داند صاحبان خانه های تاریخی کاشان که حالا بخشی از آبروی این شهر هستند، در زمان خودشان با چه مرارت ها و حرف و حدیث هایی روبه رو شده اند؟

با سپاس از سرپرستی ویزه نامه توریسم،میثم اسماعیلی
  • امیر ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی